منم نویسنده شدم!


شکلک

  •  
:: 20:51 :: نويسنده : حانيه

سلام بچه ها واستون یه داستان از شکلک ها اوردم

پوری یه بچه هی درس خون بودReading a Bookالبته فقط تا موقعی که پدرش کامپیوتر برایش خرید خودتون ببینید

 

صبحظهرشبتا یه روز باباش اومد و گفت پوری از دستت خسته شدم چهقدر کامپیوتر

 

بازی میکنی اهو کامپیوتر رو برداشت و با خودش برد پوری هم همش گریه میکردNightپوری یه روز داشت

 

میرفت بیرون بازی کنه که یه دختر دیداو با همون نگاه اول عاشق اون دختر شد و با او دوس شداو

 

وقتی این رو به باباش گفت باباشم گفت پوری اگه کامپیوتر رو نمیبردم تو روز شب پای کامپیوتر بودی و نمیتونستی

 

دوست پیدا کنی پوری هم تا اخر عمرش پدرش رو الگو قرار داد

 

خب بچه ها تموم شد من نویسنده ی خوبی میشم؟ تو نظر ها بهم بگید

نظرات (0)
 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در پنج شنبه 13 مهر 1391برچسب:,ساعت 23:50 توسط جنیفر| |


Power By: LoxBlog.Com